در روزهای گذشته یکبار دیگر و در ادامه برنامههای مخرب و تفرقهافکنانه توسط عناصر متمایل به رژیم جمهوری اسلامی، بیانیهای تحت عنوان بیمعنای «همبستگی» و با درج امضای چندین نفر از چهرههای شاخص اپوزیسیون در کنار عدهای از عوامل صادراتی مراکز امنیتی رژیم منتشر شد؛ انتشار این بیانیه جعلی از همان لحظات اول با واکنشهایی روبرو شد. عدهای از کارآزمودههای سیاسی، شخصیتهای حزبی و افراد شناخته شده اپوزیسیون، با اظهار بیاطلاعی از آن، امضای خود را ساختگی دانسته و از بیانیه ابراز برائت کردند. عدهای دیگر هم که از تجربه لازم و درایت سیاسی برخوردار نیستند، به بحث و بررسی همدلانهای در محتوای بیانیه پرداختند.
انتشار این بیانیه ساختگی همانطور که میدانیم، از ترفندهای همیشگی عوامل همسو اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی است که در زمانهای تشدید بحرانهایی که با خشونت، کنترل جامعه را اعمال میکند، به تلاشهایی از این دست برای انحراف اذهان عمومی از مبارزات حقطلبانه ملی پرداخته و با اتلاف وقت و تفرقهاندازی در میان بخشهایی از اپوزیسیون، موجب هدر رفتن نیروهای مخالفت جمهوری اسلامی و طیف سرنگونیطلب میشوند. انتشار این بیانیه که در نوع خود بیتردید آخرین آنها نخواهد بود، در حالی صورت گرفته است که دست افرادی را در همسویی با رژیم جمهوری اسلامی باز کرده و در عین حال، باعث شد که خطوط نازک و تعیینکننده فریبکاری سیاسی را از خردمندی سیاسی در شرایط کنونی کشور و اپوزیسیون، بیش از پیش روشن و شفاف سازد.
تردیدی نیست که خردمندی سیاسی مبتنی بر بنیانهای فکری و تاریخی بوده و از اصول سیاسی و مبارزاتی بارزی برخوردار است؛ اصولی که واقعبینانه از وضعیت کنونی کشور و جامعه تحلیلهای درست و منطقی ارائه میکند؛ چنانکه با تأمل در موقعیت متزلزل رژیم جمهوری اسلامی، مدبرانه در راستای مقابله با تقلاهای امنیتی و پروپاگاندای رسانهای و سیاسی عوامل رژیم در خارج، راهکارهای پسندیده و مدنی را سرلوحه رفتارها و عملکرد سیاسی و فرهنگی خود قرار داده است. خردمندی سیاسی که به دور از عوامفریبی بوده و با اعلام آزاد و همگانی خواستههای ملی در سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد نظام دمکراتیک در ایران، بیش از پیش به اطلاعرسانی، مبارزه مدنی، همگامی با مجامع بینالمللی حقوق بشری و ایجاد همگرایی در میان نیروهای ملی و مدنی مبادرت میورزد، دامگستری رژیم در ایجاد تفرقه را با افشاگری، خنثی ساخته و خط تمایز اپوزیسیون واقعی را با نیروهای صادراتی رژیم، به درستی و آگاهانه ترسیم میکند.
از سوی دیگر و در برابر خردمندی سیاسی، بخش فریبکاران سیاسی قرار دارند که با متوسل شدن به راهکارهای ضدملی و غیرانسانی جمهوری اسلامی، با حضور در رسانههای وابسته- طرح مسائل بیهوده تاریخی- شانتاژ مبارزان و سودجویی فردی، مبادرت به پخش بیانیههایی نظیر «بیانیه همبستگی» نموده و در صدد انحراف افکار عمومی از وضعیت رو به سرنگونی جمهوری اسلامی مینمایند؛ طرح مسائلی چون حق تعیین سرنوشت- که هیچ توجیه حقوقی و ملی ندارد- یا عنوان کردن مفاهیم بیمصداق و بیموردی نظیر «دولت در تبعید» و طراحی دعوای بیفرجام و فرصتسوز شکل و صورت دولت آینده ایران، در حقیقت همسویی با آمال رژیم- اگرچه برخی از عنوان کنندگان از آن آگاه نباشند- بوده و ریشه در غرضورزی و عقدهگشایی از مبارزان مدنی و فعالین اپوزیسیون دارد.
به باور من صرف وقت بیش از این برای طرحهای ساختگی چون «بیانیه همبستگی» چیزی جز سوزاندن فرصت برای خواستههای ملی و مدنی نبوده و در شرایطی که ملت ایران با مشکلات عدیده اقتصادی- فرهنگی و سیاسی درگیر است و در وضعیت ویروس کُرونا به جدال مرگ و زندگی مشغول است، دعواهای ساختگی و مغرضانه در رسانههای ایرانی، درواقع ایجاد فرصتی هرچند اندک برای بقای جمهوری اسلامی است و هیچ بهرهای از مبارزه و طلب سرنگونی و تکمیل دوران نوین گذار بهایران دمکراتیک ندارد.
برگرفته از کیهان لندن